سیاحت و گردشگری در قرآن کریم

  • انتشار: ۲ ثور ۱۳۹۸
  • سرویس: دین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 58361

در دوران صدر اسلام، مسلمانانی که دغدغه‌ی دینی داشتند و مبلغان اسلام بودند، گردشگری می‌کردند و اقوام و قبایل مختلف را به پذیرفتن دین اسلام دعوت می‌کردند. در عصر حاضر که از نگاه امکانات و ابزار، گردشگری خیلی راحت و آسان است اما سیاحانِ مسلمان – اکثریت – از سیاحت، فقط هدف مادی یا تفریحی دارند و بسیار کم هستند که یک مسلمان، از امکانات امروز در گردشگری، برای تبلیغ درستِ دین اسلام استفاده کنند.

مقدمه

انسان‌ها در طول تاریخ، برای اهداف مختلف و بنابر سطح علمی و فکری که داشتند، به سیاحت می‌پرداختند و از آن، سود مادی به دست می‌آوردند، علم و دانایی کسب می‌کردند. ملت‌ها باهم آشنا می‌شدند و ارتباطات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل می‌گرفت و طبیعی است که نقش بس بزرگی در توسعه و رشدِ سطح فکری و فرهنگی مردم داشت.

در دین مقدس اسلام، گردشگری یک مفهوم ارزشی است؛ به این معنا که گردشگری اگر فقط تفریح باشد و یا هدفِ مادیّ صِرف داشته باشد – اگر چه مانعی ندارد اما – گردشگری دینی نیست. در دوران صدر اسلام، مسلمانانی که دغدغه‌ی دینی داشتند و مبلغان اسلام بودند، گردشگری می‌کردند و اقوام و قبایل مختلف را به پذیرفتن دین اسلام دعوت می‌کردند. در عصر حاضر که از نگاه امکانات و ابزار، گردشگری خیلی راحت و آسان است اما سیاحانِ مسلمان – اکثریت – از سیاحت، فقط هدف مادی یا تفریحی دارند و بسیار کم هستند که یک مسلمان، از امکانات امروز در گردشگری، برای تبلیغ درستِ دین اسلام استفاده کنند.

امروز در کشورها استفاده مادی از سیاحت، به یک عرف بین المللی تبدیل شده‌است و همه تلاش می‌کنند که در سایه گردش، دنبال تجارت و سود بیشتری باشند تا هدف معنوی. این نشان می‌دهد که در دین اسلام، مسایل مثل گردشگری، درست تفهیم نشده است – با این‌که مبلغان دین اسلام در گردشگری از پیشگامان تاریخِ این عرصه بوده‌اند – شاید اکثر گردشگران مسلمان، تردید داشته باشند که آیا سیاحت امر مشروع است یا خیر؟ بنابراین، نهادهای دینی باید در راستای تبیین این مهم، مبادرت ورزند. در این نوشتار، تلاش گردیده است تا گردشگری و سیاحت را از نظر قرآن کریم به بحث و بررسی بگیرد.

گفتار اول: مفاهیم و کلیات
1 – تعریف گردشگری
«سیح» به آبی که بر روی زمین جریان داشته باشد، گفته می‌شود. «سیاحت» به رفتن مردی در زمین، برای عبادت اطلاق می‌گردد و برای همین است که حضرت عیسی علیه السلام را «مسیح» نام نهاده‌اند. (ابن عباد 1414: ج 3، ص 167:).

گردشگری در اصطلاح امروزی که معادل انگلیسی آن توریسم است، به کلیه فعالیت‌های افرادی اطلاق می‌شود که به مکان‌های خارج از محیط عادی خود به منظور گذراندن ایام فراغت، انجام کار یا هدف‌های دیگری، برای مدت کمتر از یک‌سال می‌روند. (آقاجانی 1388: ص 62).

در قرآن کریم و روایات، گردشگری به سبب اهداف مختلفی تعریف شده است. مثل گردشگری برای عبرت گرفتن… سوره روم/ 42، فاطر/44، غافر/21، غافر/82، محمد/10… گردشگری برای جهاد (حرعاملی 1104: ج 15، ص 17)، یا به معنای روزه گرفتن… توبه/112… امام خمینی ره، نیز گردشگری و سفر را برای بیداریّ جهان، قابل تعریف می‌دانست و معتقد بود که علاوه بر سفرهای رسمی، باید سفرهای غیر رسمی نیز رواج پیدا کند. (امام خمینی 1365: ص 195).

2 – اهداف گردشگری
گردشگری، به انواع مختلفی – به هدف و تفکر گردشگر – صورت می‌گیرد:
الف – هدف شرعی: مسلمانان و مبلغانی اسلامی که دغدغه دینی دارند، در فرصت گردشگری، تلاش می‌کنند گردشگری را با هدف شرعی و اسلامی گره بزنند. برای ترویج، تبلیغ یا نشر احکام  دینی مبادرت بورزند.
ب – هدف اداری: سازمان‌های دولتی یا خصوصی، گاهی برای ارتقای ظرفیت کارمندان شان در مدیریت بهتر، آنان را به گردشگری در خارج کشور می‌فرستند و با آشنا شدنِ آنان در این مدت به نحوه اداره‌ی کشور دیگر، به دانش مدیریت شان افزوده می‌شود.
ج – هدف آموزشی: گردشگری نقش مهمی در آموختن دارد و دانشجویان یا محققان رشته‌های مختلف، جهت آموختن یا آموزش دادن، به کشورهای مختلف دنیا به گردشگری می‌پردازند و قرآن کریم نیز گردشگری را جهت کسب علم توصیه کرده است.

3 – تاریخچه گردشگری
گردشگری، ریشه به درازی تاریخ بشریت دارد و در هر دوره‎ای، گردشگری رواج داشته و به اهداف مختلفی از آن استفاده می‌شده است. مسلمانان نیز سهمِ مهمی در گردشگری داشتند و دارند. مسلمانان از گردشگری، برای دانش افزایی، اقتصاد، دعوت به توحید و… استفاده کرده‌اند. اما به نسبت وجود مشکلات سیاحتی و کمبود امکانات، گردشگر باید مشقت‌های زیادی را متحمل می‎گردید. گردشگران معروفی مثل ناصر خسرو بلخی، متوفی 481 هجری است که حاصل این گردشگری را در کتاب به اسم «سفرنامه» نوشته است.

ابن بطوطه (محمد ابن احمد الطنجی متوفی 770 هجری) از گردشگران معروف اسلامی است و محصول این سیر و سیاحت را در کتابی به اسم «تحفه النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار» نگاشته و معروف به سفرنامه ابن بطوطه است. فقهای اسلامی از گردشگری، استفاده علمی می‌کردند و در هر سفری یک کتابی به اسم «فواید» می‌نوشتند، مثل «الفوائد الطوسیه» از حر عاملی متوفی 1104 هجری. کتاب «الفواید المدنیه» از محمد امین استرابادی متوفی 1062 هجری. فقهای متقدم نیز در طی سفرهایی که می‌کردند و پرسش‌های فقهی که از آنان می‌شد، جواب می دادند و به عنوان یک کتاب آن را نشر می‎کردند.

4 – ضرورت آموزش فرهنگ گردشگری
به نسبت اهمیت که گردشگری پیدا کرده‌است، در عصر حاضر به عنوان یکی از رشته‌های دانشگاهی، اصول، تکنیک و کیفیت و اهداف آن تدریس می‌گردد. در دین مقدس اسلام با آن که نسبت به ادیان و مکاتب دیگری، گردشگری اهمیت داشته، اما فعلا به نسبت عدم توجه به آن، کمتر کسی به آن اهمیت می‌دهد یا حداقل از اهداف آن بی اطلاع است. برای این‌که گردشگری از خودش آداب و رسومی دارد، خوب است که یک مسلمان گردشگر که هدفِ والاتری دارد، از این آداب و روش، بی اطلاع نباشد و آگاهی از تکنیک‌های جا افتاده در عرف بین المللی، دست یابی به اهداف سیاحت را تسهیل می‌بخشد.

5 – مشروعیت گردشگری
دین اسلام گردشگری را ممنوع نکرده است؛ اما آن را ارزش‌مدارانه ساخته است. حتی مطلق سیاحت تا زمانی که گناه و نافرمانی خدا در آن صورت نگرفته باشد برای تفریح، بنابر یک روایتی که بعدا خواهد آمد، منعی ندارد. ولی گردشگری در اسلام زمانی دارای ارزش و منفعت است که از آن برای هدف والاتری به کار گرفته شود. آیات  و روایات زیادی بر این امر تاکید کرده است. «اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم و کانوا منهم اشد قوه… فاطر/44». «افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها… حج/46». «قل سیروا فی الارض کیف بدا الخلق. عنکبوت/20».
سکونی از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «سافروا تصحوا…» (حرعاملی 1409: ج 11، ص 345). در این حدیث، سیر و گردشگری را برای سلامتی جسم توصیه کرده است.

6 – گردشگری برای تفریح
با تراکم جمعیت‌ها در شهرهای بزرگ، زیاد شدن انواع استرس‌ها و تشویش‌ها به نسبت هوای آلوده در بعض شهرها و عوامل دیگری، نیاز جدی برای تفریح و تفرج وجود دارد و در ضمنِ تفریح، می‌تواند به اهداف دینی نیز پرداخت. روایت معتبری راجع به تفریح از امام صادق علیه السلام وارد شده است و نشان می‌دهد که گردش به قصد تفریح منع شرعی ندارد.

«عمرو بن حريث قال دخلت على ابي عبد اللّه (ع) و هو في منزل اخيه عبدالله بن محمد فقلت له جعلت فداك ما حولك إلى هذا المنزل فقال طلب النزهه…» (کلینی 1407: ج 2، ص 23). ابن حریث می گوید امام صادق (ع) را در منزل برادرش ملاقات کردم و پرسیدم فدایت شوم چرا این جا آمدید؟ فرمود برای تفریح… این روایت به خوبی واضح می‌سازد که تفریح حرمتی ندارد. داستان دیگری که از امام رضا (ع) وارد شده است و برای تفریح از خانه خارج شده بودند و اما بعضی خدَمه نمک را فراموش کرده بودند، بدون خوردن غذا برگشتند… (کلینی: 1407، ج 6، ص 326). ابوجعفر برقی در کتاب محاسن در باب «نزهت» روایتی از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که ارتباطی با تفریح و گردشگری دارد. «عن ابراهیم بن عبدالحمید عن ابی الحسن (ع) قال ثلاثه یجلون البصر: النظر الی الخضره و النظر الی الماء الجاری و النظر الی وجه الحسن.» (برقی 1371: ج 2، ص 622).

تفریح از نگاه شرعی، مشکلی ندارد؛ اگر امثال این روایات هم نباشد، حداقل به عنوان امر مباح و بنابر قاعده «اصاله الاباحه» حرمت شرعی ندارد. اما تفریحی که مد نظر شرعی است و برآن ثواب مترتب است، باید هدف تبلیغ و نشر احکام دینی در آن باشد. روایات فوق که دلالت بر جواز تفریح داشت، احتمال دارد وسیله‌ای برای ترویج احکام شرعی باشد و گرنه از ائمه کار بیهوده قطعا صادر نمی‌گردد.

گفتار دوم: گردشگری در قرآن کریم
در قرآن کریم، زمین برای منافع بشری گسترده شده است (الذي جعل لكم الارض فراشا…/بقره 22) و هر انسانی حق دارد در هرگوشه‌ای از این خاک، گردش کند «سیروا فی الارض… روم/42». «فسیحوا فی الارض. توبه/2». زمین و آن‌چه در اوست، برای انسان آفریده شده‌است «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا… بقره/ 29». و گردشگری از نگاه تجارت و اقتصاد، می‌تواند برای بندگان خدا، منفعت‌آور باشد. اما اين نفع بردن‌ها و گردشگری‌ها، شرایطی دارد که از حدود خداوند تجاوز نکند و در صورتِ که منجر به معصیت خداوند شود، قرآن اجازه نداده است. «…ولاتعثوا فی الارض مفسدین. بقره/ 69».

1 – گردشگری برای عبرت گرفتن
یکی از اهداف مهم گردشگری در قرآن، پند گرفتن از آثار گذشتگان است و در آیات متعددی، خدوند انسان را امر به گردش کرده و مقصد آن را عبرت‎آموزی دانسته است. «قل سيروا في الأرض ثم انظروا كيف كان عاقبة المكذبين. انعام/11». بگو [ای پیامبر] در زمین سیر کنید و سپس به بینید سرنوشت تکذیب کنندگان را… در این آیه، خداوند آنهایی را که کفر می‌ورزند و ایمان نمی‌آورند، می‌فرماید، به سیاحت بپردازند و به بینند آنانی را که قبلا پیامبران را تکذیب کردند، چگونه و چه نشانه‌ای از آنها باقی مانده است و سرانجام مردند و به عذاب الهی گرفتار شدند و آیه 43 توبه، خداوند به صراحت، مشرکین را جهت عبرت از مشرکان پیشین، امر به گردشگری کرده است. آیه 69 سوره نمل، راجع به مجرمین و گنه‌کاران است و باری تعالی امر به سیر و گردش داده است تا از ظالمین و مجرمین که هلاک شده‌اند و نام نیکی از خود به جا نگذاشته است، پند و عبرت بگیرند.

این‌که در بعض موارد «فانظروا کیف کان…» آمده است و به نظر می رسد فقط یک جا «ثم انظروا» آمده است حاوی نکته‌ای است که بعضی از مفسرین آن را ذکر کرده است و «فانظروا» یعنی سبب اصلی برای گردش، نگاه کرده به آثار گذشتگان و عبرت آموزی است و کلمه «ثم انظروا» دلالت برآن دارد که سیر و گردش امری مباح است، گردشگر می‌تواند تجارت کند یا منافع دیگری… اما در ضمن آن باید آثار هالکان و کافران را نیز بنگرد تا خدا را فراموش نکند. (فخر رازی ۱۴۲۱، ج 12، ص 136).

2 – گردشگری برای تماشای آثار اقتدار خداوند
در این‌که انسان محدودیت  دارد و خارج از ماحول خودش اطلاعی ندارد، تردیدی نیست و گرچه خود انسان و یا محیط و اطراف او، همه نشانه اقتدار خداوند است، اما اگر کسی که دنبال دیدن قدرت بیشتر خداوند باشد، نظر به حکم آیه 20 عنکبوت، باید گردشگری را آغاز کند و در زمان گردش، با مناطق مختلف و جاهای گوناگون و هم‌چنان محلاتی را مشاهده خواهد کرد که هیچ قدرتی، جز قدرتِ خدای لایزال نمی‌تواند آن را خلقت نماید. «قل سيروا في الأرض فانظروا كيف بدا الخلق ثم الله ينشئ النشاه الآخرة ان الله على كل شيء قدير. عنکبوت/20». جهان و هستی، نشان قدرت خداوند است و بیّنه و برهان قاطعی برای وجود او هرکسی در کاینات تامل کند، قطعا تصدیق می‌کند که این آفرینشِ توام با نظم، از آثار قدرت خداوند است و دلیلِ برای وجود او… «لیهلک من هلک عن بیّنه و یحیی من حی عن بینه. انفال 42». هم‌چنانی که طبیعت و هستی، نشان قدرت اوست و خود انسان به عنون یک مخلوق مهم در این جهان، نیز نشان قدرت خداوند است و اگر سیر در طبیعت و زمین، انسان را به خداوند می‌رساند، گردش در درون انسان نیز راهش به خدا منتهی می‌گردد «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق. فصلت/53».

3 – گردشگری برای تحصیل علم دین
در زمان نه چندان دور که حوزه‌های علمیه، با سیستم که در عصر فعلی درست شده، منظم نبود و طلاب علوم دینی برای کسب علم و انتخاب اساتید از یک شهر به شهر دیگری می‌رفتند، رنج و آوارگی را تحمل می‌کردند… این هجرت علما برای کسب علم، برگرفته شده است آیه قرآن است؛ «وما كان المؤمنون لينفروا كافة فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين ولينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم يحذرون. توبه/ 122». در این آیه، کوچیدن و هجرت برای کسب علم برای برخی، صراحتا امر شده است و گرچه تفقه در دین و ترک دیار، به معنای گردشگری که در امروز مصطلح است، نمی‌باشد، اما در واقع این هجرت نیز نوعی گردش است؛ چون در متن آیه آمده است «ولینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم…»

4 –گردشگری و روزه
عبادات را می‌توان گفت سیر معنوی هستند و ارتباط با ماوراء این جهان، نیایش و پرستش ذات باری، در واقع، گردشی از این بالاتر نخواهد بود؛ در یک حدیثی از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمود: «سیاحة امتی فی المساجد». (نوری 1408: ج 8، ص 113). مسجد، گردشگاه [معنوی] امت من است.  از میان عبادات، در قرآن روزه داران را به عنوان گردشگران وصف کرده است. شیخ طوسی، علت تسمیه را استمرار هردو می‌داند یعنی هم در روزه هم در گردشگری، نوعی استمرار نهفته است. (طوسی بی‌تا: ج 5، ص 301).

به نوشته جمهور نیوز، برداشت مفسرین و اهل لغت، از «سائحون» در آیه 112 سوره عنکبوت، «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الامرون بالمعروف والناهون عن المنكر» و «سائحات»  در آیه 5 سوره تحریم، «عابدات سائحات» روزه داران است. (ابن منظور 1414: ج 2، ص 493). در حدیثی از پیامبر (ص) روایت شده است که فرمود: «سیاحه امتی الصوم». کاشانی 1406: ج 15، ص 39).

منابع

ابن عباد، اسماعیل، المحیط فی اللغه، بیروت، لبنان، نشر عالم الاسلامی، 1414 ق.
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، لبنان، دار الفکر، 1414 ق.
امام خمینی، روح الله، صحیفه امام، ایران، تهران، موسسه نشر آثار امام ره، 1365.
امام خمینی، روح الله، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1378.
آقاجانی، سمیه، فصلنامه جغرافیایی سرزمین علمی (مقاله)، سال ششم، شماره 23، سال 1388.
برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، ایران، دارالکتب العلمیه، 1371 ش.
حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، ایران، موسسه آل البیت ع،‌ 1409 ق.
طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1431 ق.
فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، ایران، کتابخانه امیرالمومنین 1407 ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، ایران، دارالکتب العلمیه، 1407 ق.
نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، بیروت، موسسه آل البیت ع، 1408 ق.

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟