دیپلماسی ترس
- انتشار: ۹ قوس ۱۳۹۶
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 33851
تردیدی نیست که افغانستان، باتوجه بهموقعیت جغرافیایی و اقتصادی و بافت قومی و مذهبی خود، نیازمند آن است که استراتژی هوشمندانه و خردورزانهای را اساسگذاری کند و مبتنی بر آن، سیاست خارجی متعادل و متوازن را اتخاذ نماید.
این کشور نباید حیاط خلوت پاکستان باشد، همچنان که نباید محل تاختهوتاز هندوستان باشد. بهصلاح مردم ما نیست که کشور ما بازیچه دست عربستان باشد.
ما، باید فقط و فقط به منافع ملی افغانستان بیندیشیم و دلبسته و وابسته منافع خود باشیم و نه هیچ کشور دیگر. بدون تردید تأمین این منافع در گرو سیاست خارجی مستقل، متوازن، منقطی و غیر جانبدارانه است. بایسته نیست ما بهخاطر ترس از این کشور و آن کشور یا دشمنی بدون مبنا، تعادل را رها کنیم و دیپلماسی ترس را جایگزین کنیم. اساسا دیپلماسی ترس، نمیتواند متوازن، منطقی و متعال باشد چرا که عنصر اساسی آن را ترس تشکیل میهد و این قهرا به عدم تعادل منجر میشود.
مقابله با تروریسم، از موضوعات ثابت عرصه دیپلماسی منطقهای و بینالمللی، در سالهای اخیر است. هرچند که با اندوه باید گفت که تروریسم و مبارزه علیه تروریسم با استاندارد و تفسیر دوگانه روبرو شده است و بههمین دلیل نیز میباشد که تروریسم رو بهگسترش است و اقدمات ضد تروریسم موثریت و نتیجه لازم را بههمراه نداشتهاست. روی هم رفته از آنجای که ما قربانی اصلی تروریسم و بنیادگرایی در چهل سال گذشته بودهایم، برای ما تروریست خوب و بد معنا ندارد و پنجه همهی آنها به خون بیگناهان این وطن آغشته اند بنابراین ما، در عینحال که باید دارای سیاست خارجی متعادل و کارآمد باشیم؛ اما در برابر پدیده ویرانگر تروریسم باید قاطعانه بایستیم و شجاعانه موضع بگیریم،.
ما نباید سادهانگارانه بیندیشم که انفعال و عدم قاطعیت در برابر تروریستها و عدم مشارکت در ائتلافها و همبستگیهای ضد تروریسم، موجب ترحم گروههای دهشتافگن، به مردم ما، خواهد شد و آنان، دست از کشتار برخواهند داشت و سرسختی ما آنان را سرسختتر میکند.
سوخت ماشین تروریسم در قالب گروههایی همچون طالبانیسم و داعشیسم از خون انسان تأمین میشود و به حرکت در میآید، حال فرقی نمیکند که این خون مردم مصر در سینا باشد، یا از لبنانیها در صیدا یا از یمنیها در صنعا. آنان در مساجد جوی خون جاری میکنند هیچ تفاوتی ندارد که در پاکستان باشد یا در افغانستان یا عراق. پس، بهتروریستها، بههرطریق ممکن، در ائتلاف با هر کشوری و بههراندازهای که امکان داشته باشد، با در نظر داشت منافع ملی، باید ضربه زد.
اینکه کاری بهکار تروریستها نداشته باشیم، سپر خوف بدست بگیریم و در سنگر لرز بخوابیم، تا آنان بلکه از سر ترحم و لطف، کاری بهما نداشته باشند، یک خیال بلاهتآمیز است. سیاست انفعال، التماس و خواهشهای ذلیلانه اگر نتیجه میداد، طی شانزده سال گذشته باید خود را بهگونه مطلوب نمایان میکرد. لذا، نابخردانهترین فکر در جهت مقابله باتروریسم، فکر انفعال و عدم تحرک و ذلیلانهترین و ناشیانهترین دیپلماسی بهمنظور دفع شرارت تروریستها، دیپلماسی ترس است.
داکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)