حنفیان؛ از رواداری تا افراط‌گرایی!

  • انتشار: ۳ ثور ۱۳۹۷
  • سرویس: اجتماعیدیدگاهدین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 39950

پدیده‌ی افراط‌گرایی، پیشینه‌ای به بلندای تاریح حیات انسانی دارد و به‌‌سان آتش زیر خاکستر در هر مقطعی از تاریخ، جانِ انسان‌های بسیاری را گرفته و بسیاری را نیز بی‌خانمان کرده است.

این پدیده‌ی شوم را نمی‌توان منحصر به دین و آیینی خاص دانست؛ زیرا ممکن است پیروان هر دین و آیینی به‌دلیل برداشت‌های کج و غلط از نصوص دینی و مذهبی، به این گرایش گرفتار شده، هم‌نوعان و هم‌کیشان خود را سزاوار مرگ بپندارند.

واقع امر این است که افراط‌گرایی در افغانستان بیشتر منشأ خارجی دارد تا داخلی؛ چرا که اهل سنت افغانستان به لحاظ فقهی، حنفی مذهب‌اند و از حیث اعتقادی و کلامی، ماتریدی مسلک. مکتب کلامی ماتریدیه نیز بنا به‌گفته‌ی ابومنصور ماتریدی مؤسس و بنیان‌گذار این مکتب، در بستر مذهب حنفی و برپایه‌ی اندیشه‌های کلامی امام ابوحنیفه سامان یافته است. به تعبیر دیگر، اصول مکتب ماتریدیه در واقع تفصیلی از اجمالِ اندیشه‌‌های کلامی امام ابوحنیفه است که پس از وی توسط ابومنصور ماتریدی، سپس ابومعین نسفی و دیگر متکلمان حنفی، شرح و بسط یافت است.

بنابراین، پرسش اساسی این است که اهل‌سنت افغانستان با این پیشینه‌ی فقهی و کلامی که از حیث فروع و اصول به امام ابوحنیفه باز می‌گردد، چرا رویکرد افراط‌گرایی در پیش گرفته و با کشتار هم‌وطنان بی‌دفاع خویش، خانواده‌های آنها را به خاک سیاه می‌نشانند؟. در صورتی که در اندیشه امام ابوحنیفه، کشتن هیچ یک از پیروان مذاهب اسلامی جایز نبوده و به باور وی کسی که کلمه‌ی شهادتین را بر زبان براند مسلمان است و احکام اسلامی بر او جاری می‌گردد. از جمله احکام اسلامی، حفظ جان، مال و… فرد مسلمان است.

از سویی، امام ابوحنیفه نسبت به‌سایر امامان اهل سنت، به حسن رفتار و آزاد اندیشی مشهور است که این امر را می‌توان از اندیشه‌های فقهی و کلامی وی به دست آورد. هم‌چنین موضعی مسالمت‌آمیز وی نسبت به تشیع نیز از این واقعیت پرده بر می‌دارد که رفتار وی با تشیع برپایه‌ی تساهل و رواداری استوار بوده است. از جمله حمایت‌‌های ابوحنیفه از قیام‌های علوی و نگاه معتدلانه‌ی او نسبت به تشیع را نیز می‌توان در ذیل ظلم‌ستیزی و تکثرنگری وی قرار داد که برای او ناملایمت‌هایی مثل زندان و شکنجه را نیز به همراه داشته است.

بنابراین، منشأه افراط‌گرایی، خشونت و بسیاری از ناامنی‌ها در افغانستان را می‌باید در برون از مرزهای این کشور جست‌وجو کرد؛ زیرا بعید به نظر می‌رسد که اهل سنت افغانستان با این پیشنه‌ی فکری و مذهبی، به ویرانی کشور و کشتار هم‌‌وطنان خود بیاندیشند. با این حال، نمی‌توان واقعیت‌ها را نادیده گرفت و دخالت برخی کشورها از جمله عربستان سعودی را انکار کرد؛ زیرا این کشور برای ترویج افکار سلفیه/ وهابیت که سالانه بخشی زیادی از بودجه‌ی مدارس دینی پاکستان و افغانستان را تأمین می‌کند، زمینه برای جلب و جذب جوانان به این اندیشه، فراهم کرده است.

احمد علی واحدی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟