جنگ ویرانگر غزنی و نقش آمریکا در عدم حمایت نیروهای امنیتی

  • انتشار: ۲۴ اسد ۱۳۹۷
  • سرویس: امنیت و حوادثتیتر 2سیاست
  • شناسه مطلب: 46227

سقوط شهر مهم غزنی به دست طالبان در پنج شنبه گذشته را نمی توان تنها در قالب یک رویارویی و جنگ نظامی میان طالبان و دولت افغانستان مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. بلکه این واقعه، ابعاد ظریف و مهمی دارد که بررسی و تعمق در آنها می تواند با بسیاری از تحولات مهم منطقه ای در آینده ارتباط داشته باشد.

همزمانی تهاجم گسترده و غیر قابل پیش بینی (به لحاظ توان تسلیحاتی و نظامی) طالبان با گفتگوهای محرمانه سران این گروه و دیپلمات های آمریکایی در دوحه قطر، در کنار انفعال و سستی توجیه ناپذیر و (به گفته فعالان رسانه ای افغانستان) متعمدانه حکومت افغانستان در برابر این رویداد و تعلل در آغاز عملیات بازپس گیری این شهر مهم، شائبه های فراوانی را در خصوص دلایل سقوط این شهر استراتژیک به وجود آورده است.

شهر غزنی در ششمین روز سقوط، هنوز هم در جنگ و درگیری به سر می برد و براساس  گفته های شاهدان عینی، اجساد زیادی از غیر نظامیان و نیروهای مدافع شهر، در کوچه پس کوچه ها بر روی زمین افتاده و به دلیل شدت درگیری، امکان به خاکسپاری و خارج کردن اجساد از کوچه و خیابان وجود ندارد.

طالبان در طول مدت تسلط خود بر شهر، اکثر ساختمان های دولتی را به تلی از خاک و خاکستر تبدیل کرده اند و در مناطق مختلف شهر، علاوه بر کشتار غیر نظامیان، کارمندان دولتی را شناسایی و اعدام صحرایی نموده اند.

از سوی دیگر، اعزام نیروهای کمکی برای باز پس گیری شهر غزنی توسط حکومت افغانستان در چهار روز اول تهاجم طالبان اصلا صورت نگرفت و پس از آن هم، به نظر می رسد اقدامات صورت گرفته کافی نبوده است.

جولان ناگهانی طالبان در شهر غزنی، و عدم تمایل دولت برای خارج کردن طالبان از این شهر، این سوال را در  ذهن ایجاد می کند که چرا دولت افغانستان و نیروهای خارجی، مایل به اخراج طالبان از شهر غزنی نیستند؟ و از مقاومت نیروهای مردمی و محلی در برابر طالبان، پشتیبانی لازم را به عمل نمی آورند؟

وضعیت به گونه ای است که حتی سازمان ملل و نهادهای امداد رسان و بشردوستانه نیز در برابر فجایع صورت گرفته در غزنی سکوت کرده و حتی از صدور یک بیانیه نیز خود داری نموده اند.

این سکوت مطلق، نشانگر آن است که وقایع غزنی، تابعی از یک معادله و یا معامله بزرگ است که قدرتهای بزرگی همچون آمریکا توان بازی و تاثیرگذاری در آن را دارند.

به نظر می رسد که اهمال صورت گرفته توسط حکومت افغانستان و سکوت نیروهای خارجی در خصوص غزنی، بی ارتباط با آن چه که به عنوان بندهای توافق میان طالبان و آمریکا به رسانه ها درز کرده نباشد.

بر اساس اعلام منابع رسانه ای، دور دوم مذاکرات میان آمریکا و طالبان در ماه سپتامبر آغاز خواهد شد و در در دور اول این گفتگوها، توافقاتی میان طرفین صورت گرفته که واگذاری بخش هایی از خاک افغانستان به طالبان از سوی حکومت، بخشی از این توافق است.

چند سالی هست که آمریکا در استراتژی خود در افغانستان، تغییرات جدی به وجود آورده است. هم اکنون بیشترین تمرکز آمریکا در افغانستان بر کنترل مناطق شمالی این کشور است تا از این طریق بتواند ابزارهای لازم برای کنترل چین، روسیه و ایران را در اختیار بگیرد.

از این رهگذرو با تکیه بر این استراتژی، آمریکا خود را مسئول مسائل داخلی افغانستان نخواهد دانست و با عبور از شعار های 17 سال گذشته خود مبنی بر مبارزه با تروریزم، مواد مخدر و دفاع از حقوق بشر، فقط بر تامین منافع خود متمرکز خواهد شد.

با این وصف، برای آمریکا فرقی نمی کند که در ارگ ریاست جمهوری افغانستان، محمد اشرف غنی حضور داشته باشد یا ملا هبت الله. بلکه آنچه که مهم است، تامین منافع آمریکاست ولو اینکه مجبور باشد به طالبان امتیاز بدهد و این گروه را به عنوان بخشی از بدنه حکومت یا حتی تمام حکومت به رسمیت بشناسد.

بنابراین، آمریکا برای استمرار حضور خود در منطقه و تامین منافع استراتژیک اش، تن به هر معامله ای با هرکسی حتی طالبان خواهد داد.

بر اساس شنیده های رسانه ای، احتمالا طالبان با آمریکا توافق کرده اند که در مقابل پیشگیری آمریکا از قدرت یافتن داعش در شمال افغانستان، بخش هایی از جنوب و مرکز کشور را در اختیار بگیرند و به عنوان یک قدرت تاثیر گذار نظامی و سیاسی، وارد بدنه حکومت افغانستان شوند.

سکوت معنادار حکومت افغانستان و تعلل در اعزام نیروی نظامی به غزنی نیز می تواند در همین راستا تفسیر و توجیه شود. چرا که حکومت افغانستان، چاره ای جز اجرای آنچه که آمریکا به این حکومت القا می کند ندارد و اساسا به همین دلیل هم، در مذاکرات میان امریکا و طالبان، کلا کنار گذاشته شده و حضور ندارد.

آنچه که روزهای گذشته در افغانستان روی داده، ـ از تصرف مناطق تحت اشغال داعش در ولایت جوزجان در شمال افغانستان توسط طالبان و تسلیم شدن نیروهای داعش و فرمانده شان به دولت گرفته تا تصرف آسان غزنی به دست طالبان ـ  همه و همه نتیجه مذاکرات و توافق های مستقیم آمریکا و طالبان است و دولت افغانستان نیز عملا پذیرفته است که در معادلات، نه به عنوان یک کنشگر که به عنوان مجری خواست های آمریکا عمل نماید.

بنابراین انتظار می رود که پس از این، ابعاد دیگری از توافقات پنهانی و پشت پرده آمریکا و طالبان رونمایی شود. مثلا ممکن است، انتخابات پارلمانی که قرار بود بعد از سه سال تاخیر در اواخر میزان امسال برگزار شد، باز هم به تعویق بیفتد تا شاید زمینه حضور طالبان در قدرت سیاسی کشور فراهم شود. چنانچه با اینکه پروسه ثبت نام رای دهندگان و کاندیداها مدت زیادی است که در تمام افغانستان به پایان رسیده، در ولایت غزنی تا هنوز حتی آغاز هم نشده و اکنون که غزنی به دست طالبان افتاده می توان فهمید که اساسا قرار نبوده انتخابات در این استان برگزار شود. چرا که اگر انتخابات در غزنی برگزار می شد، با توجه به اینکه فقط مناطق شیعه نشین، تحت حاکمیت کابل قرار داشتند، فقط نمایندگان شیعه می توانستند از این استان به پارلمان راه یابند و با این وضعیت، حضور افراد نزدیک به طالبان در پارلمان منتفی می شد.

سید احمد موسوی مبلغ

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟