جنرال دوستم و دشمنانش

عنایت الله حبیبی؛ آمر امنیت فرماندهی پولیس سرپل می گوید طرح ترور جنرال دوستم که توسط سه تن از مخالفین مسلح برنامه ریزی شده بود، خنثی شد.

وی افزود: این افراد قصد داشتند هنگام ورود جنرال دوستم به این ولایت با انجام حملات انتحاری معاون اول رئیس جمهور را ترور کنند که قبل از رسیدن به هدف در یک درگیری توسط پولیس کشته و زخمی شدند.

از اوایل ماه جاری جنرال دوستم جهت دعوت مخالفین مسلح دولت به صلح و یا جنگ مسلحانه با آنها به ولایات شمالی سفر کرده که تاکنون صدها تن از مخالفین تسلیم شده اند.

حبیبی افزود که یکی از انتحارکنندگان واسکت انتحاری خود را انفجار داده، یک تن دیگر توسط پولیس کشته و یک تن دیگر نیز زخمی و بازداشت شده است.

آنان از باشندگان اصلی قندوز، فاریاب و جوزجان هستند.

به این ترتیب یکبار دیگر طرح ترور جنرال دوستم بر سر زبان ها افتاد. آیا این نشانگر آن است که گروه هایی از تروریست ها در صدد از میان برداشتن یکی از شاخص ترین و ضد طالب ترین فرماندهان جهادی هستند؟

در این شکی نیست که طالبان هرگز دوست ندارند دوستم زنده باشد؛ همانگونه که آنها دوست ندارند هیچ یکی دیگر از مخالفان شان در حکومت، پارلمان یا بیرون از این دو، زنده باشند.

طالبان تلاش می کنند همانگونه که پیش از این شماری از رهبران مجاهدین را کشته اند، جنرال دوستم را نیز هدف قرار دهند؛ اما دوستم اینک معاون اول ریاست جمهوری است؛ چیزی که او پیش از انتخابات ریاست جمهوری امسال، زمانی که در شمال کشور، علیه  حکومت آقای کرزی و… سخنرانی های تند و انقلابی ایراد می کرد، حتی تصور هم نمی کرد روزی به آن دست یابد؛ اما وقتی جریان بازی در تیم داکتر عبدالله تغییر کرد و دوستم به این نتیجه رسید که ازبک ها باز هم خارج از دایره بازی مانده اند، مسیرش را به کلی تغییر داد و به تیم اشرف غنی پیوست.

او در حالی در کنار اشرف غنی قرار گرفت که تا پیش از آغاز روند انتخابات و مقدمات انتخاباتی، با میتینگ هایی که سه رهبر جبهه ملی –احمدضیا مسعود، محمد محقق و جنرال دوستم- در شمال و مرکز کشور برگزار می کردند داغ ترین سخنرانی ها را علیه حاکمیت کرزی ایراد می کرد.

آقای دوستم در آن زمان به گونه ای سخن می گفت که تصور می شد کشور در آستانه یک جنگ دیگر قرار گرفته که به ویژه دوستم و احمدضیا بخشی از فرماندهی جنگ را به عهده دارند.

احمدضیا مسعود حتی با پوشیدن اونیفورم رزمی مجاهدین، این احتمال را عینی تر و باورپذیرتر می کرد.

همچنین مدعای محوری جبهه ملی، تشکیل نظام فدرالی در افغانستان بود که براساس آن، ولایت های ازبک نشین کشور، تماما تحت سلطه دوستم قرار می گرفت و حالتی نیمه خودمختار پیدا می کرد.

آقای کرزی و تیم او اما با قاطعیت در برابر ایده فدرالیزم ایستادند و جبهه ملی را متهم به تلاش برای تجزیه افغانستان کردند و سناتوران امریکایی که در پشت این طرح قرار داشتند را نیز مورد توبیخ و سرزنش قرار دادند و یکی از آنها حتی به دستور دولت افغانستان ممنوع الورود شد.

با اینهمه با قرار گرفتن دوستم در کنار اشرف غنی به نظر می رسد ایده جدایی طلبی ازبکی آقای دوستم فروکش نکرده و او همچنان در تلاش است؛ تا این ایده را به کرسی بنشاند.

سفر اخیر او به شمال به منظور تصفیه این مناطق از وجود طالبان و تروریزم نیز بخشی از همین ایده محسوب می شود.

با این حساب، دوستم تنها آماج تیر تروریزم نیست، او اگر به همین صورت و سرعت پیش برود، شاید مخالفانی از درون ائتلاف سیاسی ارگ نشین نیز پیدا کند؛ کما اینکه در زمینه تشکیل کابینه، پیشتر خبرهایی در این خصوص منتشر شده بود؛ بنابراین، شماری از ناظران، ضمن ستایش از بازی هوشمندانه دوستم در انتخابات اخیر، هشدار می دهند راهی که او اکنون در پیش گرفته، به نظر نمی رسد هواداران زیادی در درون حلقه قدرت داشته باشد.