توسعه، یعنی شهری با گل بادام و تندیس صادقی نیلی

  • انتشار: ۱۷ حمل ۱۳۹۷
  • سرویس: اجتماعیدیدگاه
  • شناسه مطلب: 39270

خزان سال ۱۳۶۷ بود سفری به مقصد نیلی مرکز ولایت دایکندی فعلی داشتیم، توفیق رفیق نشد و از القان شهرستان برگشتیم. از بغل کندو تا القان پیاده سفر کردیم در مسیر راه سوراخ‌های در نیمه ‌های کوه، غرس جنگلات تازه و اعمار زمین‌های تازه ساخت دیده می‌شد وقتی سوال می کردی می‌گفتند کاریز‌های آب است که با طرح صادقی نیلی توسط مردم و مدیرت ولسوالی شهرستان کار شده است.

به عسکر ولسوالی برخوردیم که ظاهرا ورقه‌ی جلب در دست داشت در آن شخصی به ولسوالی احضار شده بود، جویای ماجرا شدیم گفت این آدم درحالی دست به قطع تعدادی از جنگلات خودش زده که از طرف ولسوالی بدلیل کاهش سرسبزی ممنوع است؛ باید جریمه نقدی معین را پرداخت کند. به القان مرکز ولسوالی شهرستان رسیدیم آنجا صحبت از انکشاف و توسعه‌ بود، استاد صادقی شهرستانی و استاد افکاری گاه جدی و گاه با خنده ادای صادقی نیلی را در می‌آوردند، می‌گفتند ما دایکندی را آباد، آزاد، مستقل سرسبز و خودکفا می‌سازیم. این یک خاطره بود به عنوان مقدمه.

اکنون دایکندی ولایت مستقل است، آزادی عملکرد دارد، یکی از اقلام با ارزش زراعتی افغانستان را تولید می کند، سرسبز است و از گل بادام تجلیل می کند. یعنی دایکندی رویای صادقی نیلی در حال شکل‌ گیری است.

اما آیا دایکندی امروز بسوی توسعه گام برمی دارد؟ آیا دایکندی امروز سرمایه‌های توسعوی خود را شناسایی کرده است؟ و آیا دایکندی امروز به سرمایه نمادین خود در کنار سرمایه‌های اقتصادی، انسانی و اجتماعی یکسان ارج نهاده است؟

متاسفانه نه تنها دایکندی که افغانستان مرکزی هنوز حتی از داشتن اندیشه ذهنی توسعه فاصله دارد. حکایت توسعه در این دیار بلکه در کل افغانستان قصه پرغصه ملتی است که برای نجات خویش از فقر، جهل، ظلم و عقب‌ماندگی یا چشم به بیگانه دوخته است، یا خود را به دست تقدیر زور مداری سپرده است یا زرمداری را ستوده است و یا به اهل تزویری ایمان آورده است و سرنوشت خود را به او سپرده است و سرانجام در این سالهای اخیر به اشتباه حضور مالی و فیزیکی غرب را تضمین برای توسعه دانسته است. غافل از اینکه نطفه توسعه درهر جامعه‌ی در ایمان به خویش، با تکیه به داشته‌های خویش، بر کشیدن سرمایه‌های مادی، فکری، انسانی، سرمایه‌های نمادین و اجتماعی خویش بسته می‌شود. شهید صادقی نیلی این درس را بخوبی به ما داده است، او در شرایط سخت و نفسگیری اقدام به خود کفایی کرده است که هیچ منبعی کمکی موجود نبوده، هیچ امیدی به آینده وجود نداشته و دولت مرکزی تحت اشغال قرار داشته است.

حرکت شهید صادقی نه‌تنها از دید اقتصادی که از بعد اتکا به نفس و تکیه به داشته‌های خودی، ماندگار و ستودنی است و امروز آن حرکت او، شخص صادقی نیلی را به سرمایه نمادین تبدیل کرده است. توسعه نه محصول کمک‌های خارجی است، نه محصول درآمد کذایی است و نه محصول واردات فناوری و گسترش واردات است. دانشمندان واژه توسعه را دقیقا بطور خلاصه اینگونه تعریف کرده اند: توسعه یعنی (توانایی ورزیدن سرمایه‌های عمومی و همنوایی) هر ملتی سرمایه‌های خصوصی بسیاری دارد، از سرمایه‌های خصوصی تا قابلیت‌ها فردی و توانایی‌های شخصی.

تولید و انباشت سرمایه‌های فردی می‌تواند رفاه و آسایش بیافریند اما الزاما توسعه نمی‌آفریند. می‌شود افراد جامعه همه در رفاه زیست کنند اما مناسبات شان توسعه نیافته باشد. حتی خود رفاه هم در چنین شرایط پرهزینه خواهد بود. توسعه یعنی ما بتوانیم مناسبات سیاسی، اجتماعی و انسانی خود را بطور کم هزینه سامان دهیم. مردم علاوه بر رفاه به رضایت هم برسند، با داشتن آسایش به آرامش نیز دست یابند. امروز که مردم دایکندی از گل بادام تجلیل می کنند این تجلیل از یک دست‌آورد و سرمایه مهم اقتصادی است جا دارد که در کنار آن از سرمایه نمادینی به مراتب ارزشمندتر که همنوایی، آرامش و رضایت را به بار می‌آورد نیز تجلیل شود. در دایکندی وجهه اصلی توسعه تنها گل بادام نیست بلکه بعد فرهنگی، ذهنی، رفتاری آن است و بدون آن توسعه، توسعه نیست. آن بخشی است که با توانایی‌ها، قابلیت‌ها، هویت‌ها، شخصیت‌ها، نمادها و ارزش‌های عمومی شکل می‌گیرد و تولید می‌شود. تولید بادام، پروسس و صادرات بادام و تجلیل از گل بادام توسط یک شخص و یک نهاد و یک سرمایه‌گذار می‌تواند انجام شود. اما برای بسط یک فرهنگ مدرن، برای بسط روابط اجتماعی، برای ایجاد فرهنگ شهروندی، برای ایجاد روحیه مدارا و رواداری فکری، برای ایجاد توانایی گفتگو و همکاری عمومی، برای گسترش روحیه نقدپذیری و قانون‌گرایی هیچ سرمایه‌گذاری، هیچ سیاستمداری و هیچ متخصصی به تنهایی نمی تواند اقدام کند و موفق باشد. این همان بعد ذهنی و فرهنگی توسعه است که نیازمند سرمایه نمادین است. پس لازم است اندکی در مورد سرمایه نمادین از زبان یکی از دانشمندان معروف بشنویم.

سرمایه نمادین توسط (تورستین وبلن) در زمانی بررسی ” مصرف نمایشی” افراد معرفی شد. این دانشمند معتقد بود که تازه بدوران رسیده‌ها به مصرف نمایشی روی می‌آورند تا خود را از این طریق بعنوان عضوی از طبقه حفاظت شده‌ی اشراف جا بزنند. با مصرف نمایشی بسوی نمادهای رو می‌آورند که جامعه برای آن نمادها ارزش قائلند. در واقع یک سرمایه اقتصادی، انسانی، اجتماعی یا فرهنگی زمانی نمادین می شود که از سرمایه‌های همنوع خود متمایز شده و مورد توجه عموم یا بخش بزرگی از جامعه قرارگیرد و در گروه‌های اجتماعی مختلف ( محلی، منطقه‌یی، ملی و بین‌المللی ) افتخار برانگیزد. خلاصه اینکه سرمایه نمادین یک سرمایه ارتقایافته‌ی انسانی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که نسبت به دیگر سرمایه‌ها متمایز شده است. شهید صادقی نیلی نیز متمایز از نیروهای انسانی عصر و زمانش عملکرد او بعنوان یک سرمایه خودساخته نمادین در جمع زادگاهیانش و در جمع افغانستان مرکزی بود، او خویشتن خویش را وقف مردمش کرده بود در جای که ضرورت می دید سرمایه‌ی شخصی‌اش را برای مردم خرچ می کرد، خانه‌اش را مکان تجمع مردم ساخته بود، برای دفاع از مردم در برابر تجاوز بیگانه‌ها برنامه داشت و برای بازسازی و نجات مردم از فقر در شرایط خفقان تاریخ کشور، طرح نو ریخت و عملا دست بکار شد. یعنی شهید صادقی نیاز زمانش را متفاوت‌تر از هم‌قطارانش درک کرده بود، او با عشق و علاقه‌ی‌ فردی به مردمش و نیاز خودش این همه فداکاری کرد تا هموطنش آینده‌ی بهتر داشته باشد، اما او عامل اصلی انباشت سرمایه ملی شده است از این پس برماست که حقش را ادا کنیم و در حفظ و نگهداشت نام صادقی نیلی او را بعنوان سرمایه نمادین بشناسیم و به جامعه معرفی کنیم و از این سرمایه نمادین انسانی برای حفظ ثبات جامعه خود و ایجاد همنوایی بهره ببریم. در یک کلام توسعه یعنی هنر است که بعضی ملتها دارند و بعضی فاقد آنند. توسعه یعنی تجلیل از گل بادام با یاد و نام صادقی نیلی. جامعه ما در تولید انبوه و حفاظت از این سرمایه‌ها ناتوان عمل کرده است و حتی در بعضی موارد سرمایه کُش نیز بوده است. اکنون به کمک تکنولوژی جدید، در بردن آبرو، تخریب شخصیت، با ساختن شایعه، با تولید انبوه جوک‌ها و نوشته‌های مخرب، هیچ سرمایه نمادین را سالم باقی نگذاشته است. اکنون هر فرد یک سلاح خطرناک (تلفن هوشمند) در دست دارد و از آن برای شخصیت کشی برجستگان از هرصنف در تمام سطوح، خانوادگی، محلی، ملی و بین‌المللی کار می گیرند. با این وصف توسعه ما متوقف خواهد ماند تا وقتی که حکومتگران، سیاستمداران، علما، محصلین و کوچه و بازاری‌های ما آنقدر سعه‌ی صدر، روشنی اندیشه، وسعت دید و گشودگی ضمیر پیدا کنیم که تندیس شهید صادقی نیلی را در چوک شهر نیلی و شهرهای دیگر نصب کنیم.

محمد اسحاق مطهری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟