تماشای خشونت در رسانهها،تاثیر منفی در روحیه کودکان می گذارد
- انتشار: ۳۱ حمل ۱۳۹۸
- سرویس: سلامت
- شناسه مطلب: 58179
دیدن صحنه های خشونت آمیز در رسانهها،باعث می شود کودکان پرخشاگر شوند.
این سوال که آیا مشاهدهی خشونت در رسانهها سبب افزایش پرخاشگری و خشونت در کودکان میشود، پرسشی قدیمی و جنجالبرانگیز در پژوهش دربارهی تاثیرات رسانههاست.
به گزارش «میدیا سمارتس»، شماری از کارشناسان مانند پروفیسور «راول هیوزمان»، استاد دانشگاه میشیگان، بر این باورند که مشاهدهی خشونت در رسانهها، سبب افزایش پرخاشگری در کودک میشود وبر زندگی آنها در بزرگسالی تاثیر میگذارد. گروهی دیگر از کارشناسان، از جمله «جاناتان فریدمان» از دانشگاه تورنتو، میگویند: «هنوز از نظر علمی ثابت نشده است که تماشای خشونت، سبب اعمال خشونت علیه دیگران یا بیتفاوتی کودک نسبت به خشونت می شود.»
نبود توافق در مورد رابطه میان مشاهدهی خشونت در رسانهها و پرخاشگری، مانع از انجام تحقیقات گسترده در این زمینه نشده است. بخشی از نتایج مختلف این تحقیقات، در ادامه آورده شده است:
پژوهش اول:کودکانی که به مدت طولانی به مشاهده خشونت در رسانهها میپردازند، تمایل بیشتری به پرخاشگری در دنیای واقعی نشان میدهند.
در سال۱۹۵۶، پژوهشگران به مقایسه آزمایشگاهی رفتار ۲۴ کودک، پس از تماشای تلویزیون پرداختند. نیمی از آنها، بخشی از یک کارتون خشونتآمیز را مشاهده کردند و نیمی دیگر، به تماشای یک کارتون بدون خشونت پرداختند. پس از آن، محققان مشاهده کردند که هنگام بازی، کودکانی که کارتون خشونتآمیز نگاه کردهاند، تمایل بیشتری برای ضربه زدن به کودکان دیگر و شکستن اسباببازیها از خود نشان میدهند.
شش سال بعد در سال ۱۹۶۳، پروفیسور «بادورا و راس»، به مقایسه تاثیر دیدن خشونت در زندگی واقعی، برنامه تلویزیونی و برنامه کارتونی پرداختند. آنها صد کودک دوره ابتدایی مکتب را به چهار گروه تقسیم کردند. گروه اول، به مشاهده شخصی پرداختند که به یک عروسک بادی دشنام میدهد و با چکش، آن را میزدند. گروه دوم، این صحنه را در تلویزیون مشاهده کردند. گروه سوم، نسخه کارتونی این رویداد را دیدند و گروه چهارم هیچ کدام را مشاهده نکردند.
هنگامی که در مرحلهی بعد، این کودکان در معرض وضعیت نامطلوب قرار داده شدند، رفتار گروه اول بیش از گروه چهارم پرخاشجویانه بود. کودکانی که صحنه را در تلویزیون مشاهده کرده بودند، به همان میزان گروه اول به پرخاشگری روی آوردند و هر دو گروه، بیش از گروه سوم که نسخه کارتونی را دیده بودند، پرخاشگری کردند.
گروه دیگری از محققان، سعی کردند رابطه میان مشاهدهی خشونت در رسانهها و پرخاشگری را در خارج از آزمایشگاه و در وضعیت معمول زندگی بررسی کنند. به عنوان نمونه، مطالعات نشان میدهد کودکان و نوجوانانی که تمایل به استفاده از سرگرمیهای خشونتآمیز داشتهاند در مقایسه با کودکانی که نمایشهای خشونتآمیز کمتری مشاهده کردهاند، شاخصهای پرخاشگری بالاتری کسب کردهاند.
راول هیوزمان، مطالعات انجامشده در استرالیا، فنلند، پولند، هالند و امریکا را بررسی کرده است. به باور او «احتمال پرخاشگری در کودکی بالاتر است که(الف) بیشتر اوقات به تماشای برنامههای خشونتآمیز تلویزیون میپردازد. (ب) اعتقاد دارد که این نمایشها، واقعیت زندگی را به تصویر می کشد و(ج) با شخصیتهای خشن این نمایشها، همزات پنداری قوی احساس می کند.»
نتایج یک پژوهش که توسط موسسه خانواده کایزر در سال ۲۰۰۳ انجام شده است، نشان میدهد، تقریباً نیمی یعنی ۴۷ درصد از والدین کودکان ۴ تا ۶ سال گفتهاند که کودک آنها از رفتارهای خشونتآمیز نمایشهای تلویزیونی تقلید میکند. جالب توجه است که بدانیم کودکان بیشتر علاقهمند به تقلید رفتارهای مثبت شخصیتها هستند، یعنی ۸۷ درصد کودکان.
مطالعات تازه، به بررسی تاثیر رسانههای جدید بر رفتار کودکان پرداختهاند. کریگ اندرسون و براد بوشمان از دانشگاه ایالتی آیوا، تحقیقات مفصلی در زمینه بازیهای کمپیوتری انجام دادهاند. در سال ۲۰۰۱، آنها گزارش کردند که کودکان و نوجوانانی که حتی برای یک دوره زمانی کوتاه به بازیهای کمپیوتری خشن میپردازند، تمایل بیشتری به پرخاشگری در دنیای واقعی دارند؛ افزون براین، این بازیها هم برکودکان پرخاشگر و هم بر کودکان غیر پرخاشگر، تاثیرات نامطلوبی میگذارند.
در سال ۲۰۰۳، کریگ اندرسون به همراه نیکولاس کارنگی و جانی اوبانکس از مرکز خدمات اجتماعی تگزاس گزارش کردند که گوش دادن به موسیقیهای خشن نیز افکار پرخاشگرانه و احساسات خصمانه را در میان ۵۰۰ دانشجوی تحت آزمایش، تقویت کرده است.
پژوهش دوم: کودکانی که به تماشای خشونتهای جدی در رسانهها میپردازند، بیشتر در معرض بروز رفتارهای پرخاشگرانه در بزرگسالی قراردارند.
در سال ۱۹۶۰، پروفسور لیونارد ارون از دانشگاه میشیگان، به مطالعه ی ۸۵۶ دانشآموز صنف سوم در یک ناحیهی روستایی پرداخت و دریافت کودکانی که به تماشای برنامههای خشن تلویزیون میپردازند، در مکتب رفتارهای خشونتآمیز بیشتری بروز میدهند. ارون به مطالعه و تعقیب این آثار در بلند مدت پرداخت و در سال۱۹۷۱، هنگامی که افراد مورد مطالعه به ۱۹ سالگی رسیدند، مطالعه خود را درباره آنها تکرار کرد و نتیجه گرفت پسرانی که برنامههای خشن تلویزیون را در هشت سالگی مشاهده کردهاند، با احتمال بیشتری به قانونشکنی در نوجوانی میپردازند.
هنگامی که ارون و هیوزمان در سال ۱۹۸۲ پژوهش خود را ادامه دادند، افراد تحت آزمایش به ۳۰ سالگی رسیده بودند. آنها گزارش کردند آزمایش شوندگانی که در سن ۸ سالگی به تماشای برنامههای خشن تلویزیونی پرداختهاند، با احتمال بیشتری در بزرگسالی به جنایتهای جدی، اعمال خشونت علیه کودکان خود و رفتارهای خشن با همسران شان میپردازند.
پژوهش سوم: مشاهدهی خشونت در رسانهها، حساسیت افراد را در زندگی واقعی نسبت به خشونت کاهش میدهد.
شماری از پژوهشها در ۱۹۷۰ نشان دادهاند افرادی که بیشتر به مشاهده خشونت در رسانهها میپردازند، هنگام مشاهده خشونت در دنیای واقعی، اضطراب کمتری بروز میدهند و با قربانیان چنین حوادثی، کمتر احساس همدردی میکنند.
به نوشته کوکچه،برای نمونه، پروفیسور کلاین، کرافت و کوریر به مطالعه پسران نوجوان در یک دوره دوساله پرداختند و در سال ۱۹۷۳ گزارش کردند پسرانی که بیش از ۲۵ ساعت در هفته به تماشای تلویزیون میپردازند، به میزان در خور توجهی در خشونتهای واقعی، بیشتر از پسرانی که ۴ ساعت در هفته و یا کمتر تلویزیون تماشا میکنند، برآشفته میشوند.
نظرات(۰ دیدگاه)