بن بست انتخابی!

  • انتشار: ۱۱ دلو ۱۳۹۳
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 2939

سید مظفر دره صوفی

هیچ آدم عاقلی بن بست را انتخاب نمی کند، اما ما بن بست را در زندگی سیاسی خود انتخاب کرده ایم.

انتخابات پوست و قشر دموکراسی برای حفظ ارزش هایی است که در دموکراسی ها وجود دارد. این قشر بایدحافظ آن پوست باشد.

محتوای دموکراسی یا مغز دموکراسی، مبتنی بر حق فردی است. یعنی هر آدمی حق دارد با اراده آزاد، حاکمان خود را خود انتخاب کند و هم چنان بر کارکرد حکومت نظارت داشته باشند.

ساختار قومی ساخت حق محور نیست، ساختار قومی با اراده ی انسان های آزاد و کنش مستقل منافات دارد. در ساختار قومی رئیس قوم و قبیله حرف اول و آخر را می زند. ساختار قومی ساختار تملق پرور است، ساختار قومی ساختار تکلیف مدار است. ساختار قومی اراده ازاد انسانی را بر نمی تابد.

ساختار حکومت قومی ساخته ذهنیت های عقب مانده است. تا وقتی این ساختار وجود داشته باشد، عدالت اجتماعی بر قرار نمی گردد، اخلاق انسانی رشد نمی کند.

چرا در برابر رای نیاوردن نامزد وزیرا ن هزاره این همه ناشکیبایی به خرج داده می شود؟ چرا از اصل و ریشه ی این بی عدالتی سخن نمی رود؟ چرا به جای ریشه به شاخه ها و به فروعات توجه صورت می گیرد؟

از رهبران قومی شکایتی نیست. آنها با نظام قومی به جاه و مقام رسیده اند. گله از فرهیختگتان و فرزانگانست؛ با آنکه می دانند که مشکل در کجا است، باز هم به ریشه های درخت پوسیده توجه نمی کنند.

این بن بستی انتخابی است. انتخابات با نظام قومی هیچ سازگاری ندارد و در نظام قومی باید چند سرکرده قومی دور هم جمع شوند و قدرت را میان خود تقسیم کنند. نه این که انتخابات بر گزار گردد.

فرهیختگان هزاره و فرهیختگان تمام اقوام، قربانی این نظام غیر عادلانه خواهندبود. امروز اگر این بی عدالتی در مورد هزاره ها صورت گرفته، هیچ شکی نیست که فردا این کمند بر گردن سایرین افگنده خواهد شد. ما هیچ راهی نداریم جز این که برای رهیدن از این کمند تلاش جمعی به خرج دهیم واین بن بست رابا تدبیر و تدبر بشکینم.

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟