مردم در آتش اختلاف طالبان و حکومت میسوزند!

  • انتشار: ۱ سرطان ۱۳۹۴
  • سرویس: سیاست
  • شناسه مطلب: 6585

پیام آفتاب نوشت:

افغانستان در ماه‌های اخیر از نظر امنیتی روزهای خونینی را تجربه می‌کند. داعش در شرق افغانستان غیرنظامیان را اختطاف می‌کند و سر می‌برد و در میان مردم به صورت آشکار تبلیغات می‌کند. طالبان در مناطق شمالی افغانستان از بدخشان گرفته تا بادغیس حملات شدیدی را ترتیب داده است. چنانچه در روزهای اخیر شاهد بودیم ولسوالی‌های چهاردره و دشت ارچی در ولایت کندز سقوط کردند. مخالفان مسلح دولت در ولایت‌های هرات، غور، فراه و نیمروز نیز به طور روزانه ماین‌های کنار جاده‌ای خود را منفجر می‌کنند و زنان را اختطاف و غیرنظامیان را اعدام می‌کنند. در جدیدترین مورد هم در روز روشن در یکی از امن‌ترین مناطق کابل به یکی از امن‌ترین و حساس‌ترین نهادهای افغانستان یعنی شورای ملی حمله می‌کنند. همچنین در سه‌ماهه نخست سال جاری تلفات نیروهای نظامی نیز ۷۵ درصد افزایش یافته است.

اما سؤال اینجاست که چرا مردم این روزها شاهد چنین وضعیتی در افغانستان هستند؟

اولین دلیل چنین وضعیتی را باید در درون خود طالبان جستجو کرد. طالبان در وضعیت کنونی شرایط دشواری را تجربه می‌کند.

۱. ظهور داعش در افغانستان یکی از چالش‌های بزرگ فراروی طالبان است. داعش در سال‌های اخیر با رشدی سریع جایگاه قابل توجهی در میان گروه‌های افراط‌گرای مذهبی برای خود کسب کرد. حمایت‌های سیاسی و مالی فراوان، شدت خشونت و تبلیغات کارآمد از جمله عوامل موفقیت داعش بود. این گروه در مدتی کوتاه در عراق و سوریه به اندازه‌ای رشد کرد که القاعده به عنوان مادر تمامی جریان‌های افراط‌گرا در مقابلش زانو زد.

اکنون داعش با رد کردن جایگاه و عملکرد «طالبان» و «ملاعمر» بر روی افغانستان نیز متمرکز شده است. این گروه در مدت کوتاهی در افغانستان تشکیل شد و عضوگیری کرد؛ و همچنین عملیات‌های تروریستی را نیز همچون اختطاف ۳۱ مسافر هزاره و بمب‌گذاری در جلال‌آباد انجام داد. به گفته یکی از فرماندهان طالبان بسیاری از نیروهای این گروه در شرق افغانستان به سرعت در حال پیوستن به داعش هستند. همچنین در روزهای گذشته نیز افران منسوب به داعش یک فرد را به جرم پیوستن به طالبان و جاسوسی برای آن‌ها در ننگرهار سربریدند. داعش اکنون در برخی نقاط افغانستان درمیان افراط‌گرایان مذهبی محبوبیت زیادی یافته است و رفته رفته عرصه را بر طالبان تنگ می‌کند.

۲. مذاکرات صلح چالشی دیگر برای طالبان است. حکومت وحدت ملی با ریاست محمد اشرف غنی از ابتدای آغاز به کار خود خواستار طالبان به روند صلح شد. غنی با استفاده‌ای کانال‌هایی در عربستان سعودی، پاکستان و قطر بر طالبان فشار آورد تا به گفتگوهای صلح بپیوند. تلاش‌هایی غنی تا جایی ادامه یافت که سرانجام مذاکراتی میان نمایندگان حکومت و نمایندگان طالبان در یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس صورت گرفت. اکنون طالبان بر سر یک دو راهی تاریخی است. جنگ یا صلح؟ قبول مشروعیت حکومتی که سال‌ها با آن می‌جنگید و یا ادامه جنگ با آن در شرایطی که عرصه بر آن تنگ شده است؟ همچنین مذاکرات صلح به ایجاد اختلاف در میان طالبان نیز منجر شده است. اکنون فرمانده‌هان طالبان به دو گروه موافق طلح و مخلف صلح تقسیم شده‌اند.

۳. طالبان همچنین از نظر حمایت‌های مالی، سیاسی و تدارکاتی نیز تحت فشار است. منابع مالی کشورهای حمایت کننده از طالبان هم‌اکنون صرف کمک به داعش می‌شود. عملکرد ناموفق طالبان در ۱۵ سال گذشته چنانچه نتوانست حتی یک ولسوالی را نیز به کنترول خود دربیاورد و یا خظری جدی برای دولت مرکزی ایجاد کند، حمایت‌کننده‌ها را از این گروه دلسرد کرد. عربستان سعودی، پاکستان و دیگر کشورهای کمک‌کننده، دیگر منفعتی در طالبان نمی‌بینند. در نتیجه طالبان بدون پول‌های سعودی و پاکستان دیگر توانایی رویارویی با کابل را دارد.

سه عامل بالا باعث شده است طالبان در شرایطی سختی قرارگیرد و دست به عملیات‌های گسترده‌ای در سرتاسر افغانستان بزند. طالبان از یک طرف قصد دارد داعش را محدود کند و مانع جذب نیروهای خود به آن شود. از طرف دیگر قصد دارد به دولت کابل بفهماند که قصد صلح ندارد، یا اگر هم دارد از جایگاه یک رقیب قدرتمند وارد مذاکرات صلح می‌شود و به دنبال امتیازات فراوانی است. همچنین طالبان قصد دارد با اجرای عملیات‌های گسترده توجه حمایت‌کننده‌های مالی را جلب کند و برای خود آبرو بخرد.

در نتیجه طالبان به عملیات‌های بزرگی در سطه کشور دست زده است تا هم بر داعش پیروز شود، هم در مذاکرات صلح، هم بر اختلافات داخلی خود و هم در مقابل کمک‌کننده‌های مالی خود.

دومین دلیل شرایط کنونی کشور را باید در وضعیت حکومت جستجو کرد. حکومت وحدت ملی از ابتدای تشکیل خود جز ناامیدی و دلسردی دستاوردی برای مردم و افغانستان نداشته است.

۱. طولانی شدن روند انتخابات ریاست جمهوری و اختلافات میان عبدالله عبدالله و محمد اشرف غنی بر سر نتایج انتخابات که سرانجام با وساطت وزیر امور خارجه آمریکا به گفتگو بر سر تشکیل حکومت وحدت ملی انجامید انرژی زیادی از مردم و دولت افغانستان گرفت. مردم و نیروهای امنیتی نسبت به آینده افغانستان دلسرد شدند. فضای کسب و کار به شدت آسیب دید. کمک‌کننده‌های خارجی کمک‌های خود را قطع کردند و افغانستان با بحران بزرگی مواجه شد.

۲. تشکیل حکومت وحدت ملی اما پایان بحران نبود. ماه‌ها جنجال میان رهبران حکومت وحدت ملی بر سر انتخاب وزیران کابینه و والیان ولایت‌ها که هم اکنون نیز ادامه دارد خواب را از چشمان مردم افغانستان گرفت. مردم، نیروهای امنیتی و تاجران نسبت به آینده ناامیدتر شدند و دولت افغانستان فشار زیادی را تحمل کرد.

۳. به تعویق افتادن انتخابات پارلمانی نیز اکنون شرایط بد افغانستان را بدتر کرده است و می‌کند. صرف به تعویق اتادن البته مسئله نیست اما تاریح کوتاه حکومت وحدت ملی نشان داده‌است که این به تعویق افتادن با اختلافات و جنجال‌های بسیاری همراه خواهد شد که از توان مردم و دولت افغانستان بالاتر است. نمونه آن البته کمیسیون اصلاحات انتخاباتی است که هنوز پس از گذشت هفته‌ها به دلیل اختلاف میان رهبرا حکومت سرنوشت آن نامعلوم است.

سه عامل بالا نیز همان‌طور که گفته شدت فشار زیادی بر مردم و دولت افغانستان وارد کرد. مردم از حکومت وحدت ملی دلسرد شدند و ناامیدی فضای جامعه را فرا گرفت. نیروهای امنیتی که به صورت شبانه‌روزی جان خود را بر کف دست خود می‌گرفتند و با تروریست‌های مسلح می‌جنگیدند نیز با دیدن وضعیت کشور روحیه‌شان خدشه دار شد. جامعه جهانی نیز با دیدن اختلافات زیاد میان رهبران حکومت وحدت ملی و روند کند حل این اختلافات کمک‌های خود را به افغانستان قطع کردند. تاجران ملی نیز با دیدن وضعیت امنیتی و اقتصادی افغانستان ترسیدند و سرمایه‌های خود را راکد گذاشتند و از فعالیت‌های اقتصادی و تجارتی خودداری کردند.

به طور کلی وضعیت کنونی افغانستان از بدخشان تا کندز، از کندز تا بادغیس، از بادغیس تا هلمند، از هلمند تا ننگرهار و از ننگرهار تا کابل همه نتیجه وضعیت دشوار طالبان و حکومت وحدت ملی است.

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟