انتقام…
- انتشار: ۸ قوس ۱۳۹۶
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 33850
ارگ ریاست جمهوری افغانستان عصر روز چهارشنبه با انتشار بیانیهای، اظهارات اخیر «محمد محقق» معاون دوم ریاست اجرائی را در تهران «در مغایرت با اصول سیاست خارجی، منافع ملی، ثبات و امنیت کشور و قوانین نافذه افغانستان» خواند و علام کرد که این اظهارات «به هیچ وجه از نظریات دولت افغانستان نمایندگی نمیکند.»
بیانیه ارگ ریاست جمهوری افغانستان با چنان لحن شدیدی تحریر یافته که در بخشی از آن تصریح شده است: «این اظهارات از سوی دولت افغانستان در روشنایی منافع ملی و قوانین نافذه کشور بهگونه جدی مورد بررسی قرار میگیرد.»
از ظاهر بیانیه ارگ ریاست جمهوری افغانستان، چنین به نظر میرسد که گویا شکاف بین محمد محقق و تیم اشرف غنی به تازگی اتفاق افتاده است اما اگر کمی به عقب برگردیم، انگیزه و هدف اقدام امروز ارگ ریاست جمهوری، بیش از پیش آشکار خواهد شد.
عربستان سعودی ششم حمل/ فروردین سال 1394 خورشیدی، به یمن حمله کرد. ارگ ریاست جمهوری افغانستان یک هفته بعد از اقدام نظامی ائتلاف عربستان علیه یمن، در تاریخ 12 حمل همان سال با انتشار بیانیهای، از عربستان قاطعانه در برابر یمن اعلام حمایت کرد. در کمتر از 48 ساعت از تصمیم تیم شرف غنی در همراهی با عربستان، محمد محقق به بیانیه ارگ اعتراض نمود و آن را در مغایرت با تصمیم شورای امنیت ملی افغانستان عنوان کرد. محقق در تاریخ 14 حمل 1394 در همدردی با مردم یمن به طلوع نیوز گفت: «شهید شدن و زخمی شدن مردم بی گناه که همه مسلمان هستند، برای ما هیچگاه قابل قبول نیست.» وی اقدام عربستان را «قانون شکنی جهانی» دانست و افزود: «هرچه زودتر باید حملات عربستان به یمن متوقف شود.»
پس از این اظهارات محقق بود که طوفان مخالفت با تصمیم ارگ به پا شد تا جایی که سران پارلمان و مجلس سنای افغانستان نیز اقدام ارگ را مغایرت با قوانین بینالمللی و قوانین نافذه افغانستان عنوان کردند. از همان زمان تیم اشرف غنی که موج برخاسته علیه خود را کار محقق میدانست، کینه او را به دل گرفت. در حقیقت امروز ارگ، تیر خلاص را به محقق شلیک کرد و انتقام دو و نیم سال پیش و همچنان شرکت در ائتلافهای ضد ارگ را از او گرفت.
جالب است که در بخشی از بیانیه امروز ارگ ریاست جمهوری افغانستان آمده است: «افغانستان هیچگاه در جنگهای نیابتی شامل نبوده و نیز اجازه نخواهد داد که این کشور در آینده، به میدان جنگهای نیابتی مبدل گردد.» از دیدگاه ارگ ریاست جمهوری، حوادث سوریه و یمن، جنگ نیابتی بین عربستان و ایران است. این در حالی است که ارگ ریاست جمهوری خود از همان ابتدا در این جنگ شرکت داشته و همواره به جانبداری از یکی از جناحهای درگیر یعنی عربستان اعلام حمایت کرده است. بیانیه ارگ در دوازدهم حمل سال 1394 خورشیدی، چنان از عربستان یکجانبه و بدون قید و شرط حمایت کرد که تیم غنی مجبور شد، بیانیه را از سایت ریاست جمهوری بردارد. اکنون در قسمت اخبار و بیانیههای ارگ ریاست جمهوری که مربوط به تاریخ 12 حمل 1394 است، این عبارت به چشم میخورد: «صفحهای را که به دنبال آن هستید، در این وبسایت وجود ندارد.»
البته ارگ ریاست جمهوری افغانستان، در دو و نیم سال گذشته، بارها در منازعه خاورمیانه، طرف عربستان را گرفته و بی محابا به اصطلاح خود ارگ، در این جنگ نیابتی شرکت کرده است. به طور مثال: ارگ ریاست جمهوری افغانستان در تاریخ 17 عقرب/ آبان 1396، با انتشار بیانیهای که در حمایت از عربستان منتشر کرد، بخشی از مردم یمن یعنی «حوثی»ها را «یاغیان» خواند که دست به اعمال تروریستی میزنند. اهل فن میدانند که در اصطلاحات فقه اسلامی، صفت «یاغی» چه بار منفی برای موصوف آن به دنبال دارد. جدای از این، سه روز پیش، نشست وزیران دفاع کشورهای همپیمان عربستان در ریاض برگزار شد. در این نشست که با هدف آغاز عملیات وسیع در یمن ترتیب داده شده بود، «طارق شاه بهرامی» سرپرست وزارت دفاع افغانستان نیز حضور داشت. شرکت این مقام عالی رتبه نظامی افغانستان در اتاق جنگ عربستان، خود نشانه شرکت افغانستان در یک جنگ نیابتی است. خلاف شعارهای عوامفریبانه تیم اشرف غنی، سالهاست که افغانستان درگیر یک جنگ نیابتی تحمیل شده بر ملت این کشور است. در بیانیه امروز ارگ در واکنش به اظهارات محقق آمده است که «این نظریات نباید به هیچ وجه باعث تشنج و یا خدای ناخواسته نفاق میان مردم ما شود.» البته ارگ ریاست جمهوری میداند که سالها پیش از آغاز بحران در سوریه و اظهارات محقق، بر سر مردم افغانستان چه آمده است. مگر حادثه عاشورای سال 1390 خورشیدی در کابل که بیش از 300 شهید و زخمی برجای گذاشت، برخاسته از حوادث سوریه بود؟ مگر قتلعام زنان و کودکان پشتون اهلسنت در ننگرهار، با موضوع فاطمیون در سوریه ارتباط دارد؟ مگر بین به کنیزی گرفتن زنان ازبکتبار سنی مذهب در جوزجان و سر بریدن مردان آنان، با موضوع حضور افغانها در سوریه ارتباط دارد؟ پاسخ شفاف است که هیچ ارتباطی بین آنها وجود ندارد جز این که جهان با یک گروه «ددمنش» به نام داعش روبرو است؛ گروهی که نه مسلمان و نه غیرمسلمان، نه سنی و نه شیعه میشناسد. حوادث پنج سال گذشته نشان داده، هر کسی که بیشتر سنگ دوستی داعش را به سینه زده، بیشتر به آتش خشم این گروه دچار شده است و دیری نخواهد گذشت که حامیان دولتی و غیردولتی داعش در افغانستان نیز به مسلخ این گروه خواهند رفت.
مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)