آقاخان: به هزاره ها در افغانستان فرصت مساوی با دیگر اقوام داده نشده است
- انتشار: ۲۸ حوت ۱۳۹۵
- سرویس: اجتماعیتیتر 2
- شناسه مطلب: 19796
شهزاده کریم آقاخان رهبر اسماعیلیان جهان در گفتگو با یک رسانه خارجی گفته است که یکی از دلایلی که وضعیت افغانستان بهبود نیافته است، ندادن فرصت مناسب به همه مردم است، وی گفته است که به هزاره ها در افغانستان فرصت برابر و مساوی با دیگر اقوام داده نشده است.
به گزارش خامه پرس؛ شهزاده کریم آقاخان، چهل و نهمین امام اسماعیلیان جهان و رهبر مذهبی این جماعت و یکی از کمککنندههای بزرگ افغانستان در سالهای اخیر، در گفتگوی یکساعته با روزنامۀ گلوبل اند میل کانادا در تورنتو شماری از مسایل مهم جهانی را تحلیل کرده است.
آقاخان، هرچند، به ندرت در چنین گفتگوها حاضر می شود و به ویژه به مسایل سیاسی کمتر میپردازد، زیرا وی معتقد است، ” بدون سر و صدا کار کند” و از ورود به مسایل سیاسی بپرهیزد.
به باور شهزاده آقاخان، یکی از علتهای ایجاد هرج و مرجها در کشورها، فراهمنشدن فرصتهای مساوی برای تمام شهروندان ساکن در یک کشور است.
به گفتۀ آقاخان، یکی از علت های هرج و مرج کنونی در افغانستان نیز این است که هزارهها فرصت برابر و مساوی در مقایسه با دیگر اقوام را ندارند و برای همین تودههایی از این دست تلاش دارند، جایگاه شان را دو باره تعریف کنند
وی گفته است ”مهم ترین مساله برای کاهش تنشها و پیشگیری از هرج و مرج ها، دادن فرصتهای مساوی است. این مساله خیلی مهم است. هیچکسی نمیتواند، مرا متقاعد کند که به هزارهها در افغانستان فرصت در مساوی و برابر داده شدهاست. در مسئلۀ فرصت مساوی، مسایلی همچون دسترسی به آموزش، دسترسی به نظام مالی، ملکیت زمین، همه و همه شامل میشود. برای همین چنین تودهها امروز میخواهند جایگاه شان را دوباره تعریف کنند. “
شهزاده آقاخان، امیدوار نیست که وضعیت امنیتی در افغانستان به این زودی بهبود یابد، زیرا به گونۀ آنچنانی از جامعۀ مدنی حفاظت نمیشود.
وی اضافه کرده است ” من فکر میکنم، وضعیت در افغانستان مانند لولۀ شکلنماست؛ یک تصویر مختلط که برخی ولایتها پیشرفت خواهند کرد و برخیشان پیشرفت و تحرک کمتری خواهند داشت. اما، تمام اینها به حفاظت از جامعۀ مدنی در این کشور وابستهاست. من باور ندارم که چنین چیزی وجود داشته باشد.”
شهزاده آقاخان افغانستان را سخت نیازمند پولیس آموزشدیده میداند. به گفتۀ آقاخان: ” افغانستان بیشتر از همه به پولیس آموزشدیده نیاز دارد. پولیس در ولایتهای مختلف باید آموزش ببینند. اما، لازم نیست که مربیان این پولیس همه افسران افغان باشند.”
آقاخان می گوید بر بنیاد قانون اساسی افغانستان، حکومت این کشور پاسدار ارزش های مدنی است و طالبان تنها با پذیرش این ارزشها میتوانند، در حکومت جایگاهی داشته باشند. به گفتۀ این رهبر مذهبی-مدنی، ” در حال حاضر، قانون اساسی افغانستان به این کشور اجازه نمیدهد که یک کشور کاملا روحانی باشد. حکومت فعلی ماهیت مدنی دارد و فضای باز برای دین. این خط فاصل است.”
وی همچنان تلاش طالبان را برای تحمیل یک تفسیر واحد از اسلام در یک کشور اسلامی که چندین تفسیر از دین اسلام دارد، یک تلاش بیهوده میخواند. آقاخان پافشاری دارد که :” برخی مردم این مسئله را گره میزنند به اسلامیسازی.
من نمیتوانم یک کشور را به یاد بیاورم که چنین مسئلهیی در آنجا پیروز شده باشد. علت آنهم تنوع در درون دین اسلام است؛ تفاوت ها در برخورد با میراث … در برخورد با مسئله زکات. تلاش برای اعمال یک تفسیر واحد از اسلام در یک کشور اسلامیی که چندین تفسیر از اسلام دارد، هرگز کار نکرده و پیروز نشدهاست. طالبان ممکن است بکوشند، این کار را با توسل با زور انجام دهند. این مسالهیی است متفاوت. اما، این مساله هرگز پیروز نخواهد شد.”
بنیاد شهزاده آقاخان در ده سال گذشته دست کم ۱ میلیارد دالر امریکایی را در راستای بهبود وضعیت صحی، آموزش و مبارزه با رویدادهای طبیعی در بخشهای مختلف افغانستان، به ویژه در بخشهای مرکز و شمال – جایی که باشندهگان آن خیلی محروم بودهاند – هزینه کردهاست.
این یک حقیقت پنهان ناپذیر است. بر بزرگترین حق تلفی که توان با کلمات درشت نوشت. عبور خط برق از راه بامیان است. و نا دیده گرفتن صداهای جنبش روشنایی و بی حرمتی حکومت برای تامین نتوانستن امنیت تزاحر کننده گان است. و غیره وغیره …………
دوستان و هم وطنان اگر من عوض شما بودم از مدارک تاید نا شده هیچ وقت نقل قول نکردم ،با خواندن اولین حط نوشته فوق ، نقل قول که در باره آقا خان و موضوع که از نام او نوشته شده قابل باور نیست زیر اتوجه کنید در خط اول نوشته( یک رسانه خارجی ) کدام رسانه ؟ نام تاریخ محل اش را ذکر نکرده بدین لحاظ امکان دارد این یک تهمت معض به آقا خان ، یک شر اندازی و یک شرارت پیشگی یک تحریک ازدیگران علیه این اقلیت بی دفاع باشد وعقب این یک دسیسه مضر و ضدملی و حتا ضد هزاره پنهان باشد بنا اگر ازمن میپرسید از ابراز نظر درین سایت و از شریک ساختن این موضوع مشکوک جلو گیری نماید و باعث پخش معلومات تاید نا شده مشکوک نشوید اگر در باره آقا خان و نظریات وی به معلومات بیشهر نیاز دارید برای معلومات بیشتر به سایت های رسمی خود موساسات آفاخان مراجعه شود .
لطفن ایمل آدر دفتر آقا خان را برایم در ایملم بفرسید تشکر از شما
شیعه را یهود ساخت و به جان مسلمانان انداخت . چون یهودیان تنها آن انبیا و پیامبرانی را قبول دارند که از نسل بنی اسرائیل باشند و چون حضرت مسیح و حضرت محمد از نسل بنی اسرائیل نبودند از منظر آنان مردود. دروغگو و نبوتشان باطل است.حال شیعیان هم درست به مانند اعتقاد آنان تنها آن اولیا و امامانی را قبول دارند که از نسل بنی فاطمه اند و امام اعظم حضرت ابوحنیفه و امام محمد غزالی چون از نسل بنی فاطمه نیستند امامتشان را مردود می دانند.آنچه واضح است همانطور که دین یهود چیزی جدا از شریعت حضرت موسی بوده و صرفا برای سیادت و آقایی بنی اسرائیل بر سراسر دنیا بوجود آمده دین شیعه هم چیزی جدا از شریعت حضرت محمد بوده و صرفا برای حکومت و حکمرانی بنی فاطمه بر سراسر دنیا ساخته شده است.و بوجود آمدن دین شیعه تنها جنبه سیاسی داشته و بدست خاخام های یهودی نوشته و تدوین شده و توسط خاخام های شیعه اجرا و عمل میشود.در کتاب جرج ارویل حیواناتی هستند که به یک معرفت عالی می رسند یعنی با نفی اشرافی گری .معتقد می شوند که همه حیوانات با هم برابرند ولی وقتی کارشان رونق می گیرد و تفکرشان توسعه پیدا می کند دوباره همان اشرافی گری گذشته به سراغشان می آید و چنین می نویسند که درست است که همه حیوانات با هم برابرند ولی برخی برابرترند.و تعالیم تشیع که از تعالیم تلمود گرفته شده نیز چنین می گوید که درست است که همه مسلمانان با هم برابرند و شرف و بزرگی به فضل و ادب و تقواست ولی برخی یعنی بنی فاطمه برابرترند و این شرف و بزرگی به خون و نژاد و نسب اینهاست و می بایست به خون یک سید همانند خون یک مهاراجه دخترنذری و باج شرعی خمس تعلق بگیرید. خلاصه قبیله قدرت طلب و نژادپرست بنی فاطمه هرچه نبی مکرم اسلام در طول 23 سال نبوتش رشته را پنبه کرده اند. خدای شیعه هم خدایی مریض و ترسو است.چون کتابی که برای شیعیان نازل کرده وسیله هدایت مردم و متقین نیست و یک کتاب معماست که هرکسی قادر به درک و فهم آن نمی باشد و جواب معماهای آن هم در صندوقچه ای است و کلید آن صندوقچه هم در دست کسی است که شیعیان به آن امام زمان می گویند.و در ضمن خدای شیعه ترسو هم هست چون نظرش را واضح به مردم و مخلوقاتش بصورت یک آیه کامل در قرآن نمی گوید بلکه پشت پیامبرش قایم می شود و نبی اش را جلو می اندازد تا نظرش را اعلام کندو بگوید که جانشین نبی همان علی است.التماس اندکی تفکر